مدیریت ریسک چیست؟ | چرا برای SMEs(کسب و کارهای کوچک) ضروری است؟
خانه » بلاگ » مدیریت ریسک چیست؟ | چرا برای SMEs(کسب و کارهای کوچک) ضروری است؟
دسترسی ها
مقدمه
صاحبان کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMEs) با اشتیاق کارآفرینی وارد میدان میشوند؛ سرمایهگذاری میکنند، تیم تشکیل میدهند و برای رشد و توسعه تلاش میکنند. اما واقعیت تلخ این است که بسیاری از این کسبوکارها تنها یک گام با نابودی فاصله دارند. برخلاف شرکتهای بزرگ که از منابع مالی، نیروی انسانی و نظارتهای قوی برخوردارند، SMEs اغلب فاقد این پشتوانهها هستند و به مدیریت ریسک چیست توجه کافی نمیکنند. در دنیای پرنوسان و بحرانهای غیرمنتظره، بیتوجهی به مدیریت ریسک میتواند فاجعهبار باشد. وقت آن است که SMEs این موضوع را نه بهعنوان هزینه اضافی، بلکه بهعنوان یک ابزار استراتژیک برای بقا و رشد ببینند. این مقاله با نگاهی نو، مدیریت ریسک را بهعنوان محرکی برای انگیزه و رشد معرفی میکند و با سه اقدام کلیدی نشان میدهد چگونه میتوان آیندهای ایمنتر و پررونقتر ساخت:
طراحی کنترلهای متناسب با ریسکهای واقعی،
تحلیل و یادگیری از موفقیتها (نه فقط شکستها)،
استفاده از مدیریت ریسک برای حفاظت و تقویت عملکرد کسبوکار.
مدیریت ریسک مثبت یعنی تناسب و هوشمندی
مدیریت ریسک زمانی موفق است که با سطح تهدید و اهمیت آن متناسب باشد. بسیاری از مدیران SMEs درگیر جزئیات کماهمیت میشوند و خطرات واقعی را نادیده میگیرند. مشاوره مدیریت منابع انسانی میتواند به شناسایی این اولویتها کمک کند. برای مثال:
فراموشی ضمیمه ایمیل یا تأخیر در گزارش داخلی، مشکلات روزمرهای هستند که تهدید جدی محسوب نمیشوند.
اما یک حمله سایبری از طریق فیشینگ یا از دست رفتن دادههای حیاتی، میتواند آینده یک استارتآپ را نابود کند.
دادهها نشان میدهند که در بانکها، بیش از ۶۱٪ حوادث عملیاتی مربوط به مسائل کوچک بودهاند اما تنها ۶٪ از زیان مالی را تشکیل دادهاند. در مقابل، کمتر از ۱٪ حوادث بزرگ، بیش از ۶۰٪ زیانها را به خود اختصاص دادهاند. این آمار نشان میدهد که تمرکز بیش از حد روی مشکلات کوچک، انرژی را از مدیریت تهدیدات واقعی میگیرد.
مدیریت ریسک هوشمند یعنی ایجاد تعادل بین سختگیری و انعطافپذیری:
سختگیری بیش از حد، سازمان را کند و غیررقابتی میکند.
بیتوجهی به ریسک، میتواند به نابودی کامل منجر شود. SMEs نیاز به یک اشتهای ریسک (Risk Appetite) شفاف دارند؛ یعنی مشخص کنند چه ریسکهایی قابلقبول و کدامها غیرقابلتحملاند.
مدیریت ریسک مثبت یعنی جشن گرفتن موفقیتها
بسیاری از مدیران ریسک فقط به گذشته و شکستها نگاه میکنند. این کار ضروری است، اما کافی نیست. تمرکز صرف بر شکستها، تیم را در فضای منفی و ترس از خطا قرار میدهد. بهترین مدرس منابع انسانی تأکید دارد که تحلیل موفقیتها انگیزهبخشتر است. پرسیدن «چرا موفق شدیم؟» الهامبخشتر از «چرا شکست خوردیم؟» است. نمونههای واقعی:
وقتی یک مهاجرت IT بدون مشکل انجام میشود، اغلب نادیده گرفته میشود.
وقتی مشتریان راضیاند، کمتر از تیم خدمات مشتری قدردانی میشود.
این سوگیری منفی ذهن انسان است که شکستها را بزرگتر میبیند. اما مدیران هوشمند با تحلیل موفقیتها، رفتارهای درست را تقویت کرده و به جای ترس، انگیزه ایجاد میکنند. در SMEs، تحلیل موفقیتها حیاتی است، زیرا:
استارتآپها با انگیزه و اشتیاق پیش میروند.
تحلیل موفقیتها روحیه تیم را تقویت میکند.
ریسکپذیری سالم به ارزش سازمانی تبدیل میشود. آکادمی مدیریت منابع انسانی این رویکرد را برای فرهنگسازی مثبت توصیه میکند.
مدیریت ریسک مثبت یعنی حفاظت از عملکرد و رشد
مدیریت ریسک فقط برای پیشگیری از مشکلات نیست؛ بلکه برای تقویت عملکرد و ایجاد رشد پایدار است. هیچ کسبوکاری بدون ریسک نمیتواند رشد کند. رؤیاهای بزرگ، ریسکهای بزرگ میطلبند، اما این ریسکها باید حسابشده باشند.
نمونهها:
بدلکاران حرفهای بدون مدیریت ریسک نمیتوانستند اولین پروژه خود را زنده به پایان برسانند.
استارتآپهایی مانند گوگل و آمازون با ترکیب جسارت و سیستمهای قوی مدیریت ریسک موفق شدند.
در مقابل، بحرانهایی مثل سقوط بانک سیلیکونولی یا پیامدهای کووید-۱۹ نشان داد نادیده گرفتن ریسک چه عواقبی دارد.
برای SMEs، این موضوع حیاتیتر است. رشد سریع باعث افزایش پیچیدگیهای عملیاتی میشود که اگر کنترل نشوند، کسبوکار را در همان ابتدا متوقف میکنند. مدیریت جلسات منظم برای ارزیابی ریسکها میتواند این پیچیدگیها را مهار کند. سرمایهگذاران بزرگی مانند BlackRock نیز از شرکتها میخواهند ریسکهای محیطی و اقلیمی را شفاف گزارش کنند. این فقط به اقلیم محدود نیست، بلکه شامل تمام ریسکهای کسبوکار میشود:
یک شرکت پرداخت آنلاین باید تحولات بلاکچین را رصد کند.
یک تولیدکننده باتری باید شرایط استخراج کبالت را بررسی کند.
هر سازمانی که با هوش مصنوعی مولد کار میکند، باید آن را فرصتی برای بهرهوری ببیند. مدیریت استرس در این فرآیند به کارکنان کمک میکند تا با تغییرات کنار بیایند.
SMEs ممکن است به دلیل نبود الزامات نظارتی، مدیریت ریسک را نادیده بگیرند، اما منابع محدودشان آنها را در برابر بحرانها آسیبپذیرتر میکند. مدیریت ریسک مثبت، به جای ایجاد ترس، ابزاری برای رشد پایدار است. این رویکرد به مدیران کمک میکند بین جسارت و احتیاط تعادل برقرار کنند و از فرصتها بهره ببرند، در حالی که از تهدیدات بزرگ در امان بمانند. مدیریت عملکرد کارکنان نیز با این رویکرد بهبود مییابد، زیرا تیمها با اطمینان بیشتری عمل میکنند. موفقیت SMEs در تعادل بین خوشبینی و بدبینی است؛ بین کسانی که ریسک میکنند و کسانی که محتاطاند. تنها در این تعادل میتوان آیندهای پایدار ساخت.
پیام پایانی به مدیران SMEs
همین امروز تصمیم بگیرید:
روی چه چیزهایی میتوانید ریسک کنید؟
چه چیزهایی را هرگز نباید از دست بدهید؟ اگر پاسخ این سؤالات را ندانید، دیر یا زود قربانی حادثهای غیرمنتظره خواهید شد. مدیریت ریسک هزینه نیست؛ سرمایهگذاری در بقای کسبوکار شماست. نادیده گرفتن آن میتواند به فرسودگی شغلی تیم و شکست سازمان منجر شود.
۱. چرا مدیریت ریسک برای شرکتهای کوچک مهمتر از شرکتهای بزرگ است؟
شرکتهای بزرگ منابع مالی و انسانی کافی برای مقابله با بحرانها دارند، اما SMEs معمولاً تنها یک حادثه تا نابودی فاصله دارند. یک حمله سایبری یا از دست دادن مشتری کلیدی میتواند آینده آنها را به خطر بیندازد.
۲. آیا مدیریت ریسک چیست فقط به معنای پیشگیری از شکست است؟
خیر. مدیریت ریسک مثبت علاوه بر پیشگیری، به شناسایی فرصتها و حرکت حسابشده به سمت رشد کمک میکند. این هم ابزار پیشگیری و هم محرک رشد است.
۳. چگونه میتوان در یک کسبوکار کوچک مدیریت ریسک را بدون هزینه بالا اجرا کرد؟
با تمرکز بر تهدیدات بزرگ به جای مشکلات کوچک. به جای کنترل وسواسگونه، سرمایهگذاری روی امنیت سایبری یا حفاظت از داراییهای فکری اولویتبندی شود.
۴. آیا توجه به موفقیتها هم بخشی از مدیریت ریسک است؟
بله. تحلیل موفقیتها نشان میدهد چه عواملی باعث برتری شدهاند. این کار انگیزه تیم را بالا میبرد و رفتارهای درست را تقویت میکند.
۵. تفاوت «ریسکپذیری» و «بیاحتیاطی» چیست؟
ریسکپذیری یعنی تصمیمگیری آگاهانه برای پذیرش ریسک در برابر فرصتها. بیاحتیاطی یعنی ورود به خطر بدون برنامه. شرکتهای موفق مانند آمازون ریسکپذیرند، اما بیاحتیاط نیستند.
۶. آیا مدیریت ریسک باعث کندی و کاهش خلاقیت نمیشود؟
اگر بیش از حد باشد، بله. اما مدیریت ریسک هوشمند تعادل ایجاد میکند؛ سختگیری در موارد لازم و آزادی برای خلاقیت در سایر حوزهها.
۷. چگونه میتوان فرهنگ مدیریت ریسک را در تیم جا انداخت؟
با آموزش، شفافیت و قدردانی از رفتارهای درست. وقتی کارکنان ببینند مدیریت ریسک به موفقیت کمک میکند، آن را به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل میکنند.