چطور شرکت های بزرگ موفقیت خود را با کارمندان تضمین می کنند؟
خانه » بلاگ » چطور شرکت های بزرگ موفقیت خود را با کارمندان تضمین می کنند؟
عنوان
توضیح
فرآیندهای سازمانی استاندارد
شرکتهای بزرگ معمولاً از فرآیندهای داخلی استاندارد و کارآمد برای بهبود عملکرد و بهرهوری استفاده میکنند.
اقتصاد مقیاس
این شرکتها قادرند هزینهها را با افزایش تولید کاهش دهند و منابع بیشتری برای تحقیق و توسعه داشته باشند.
ساختار مدیریتی قوی
وجود تیمهای مدیریتی با تجربه و ساختار منظم به شرکتهای بزرگ کمک میکند تا به طور مؤثر با تغییرات بازار سازگار شوند.
توانایی در برابر نوسانات بازار
شرکتهای بزرگ به دلیل منابع مالی بیشتر، قادر به تحمل بحرانهای اقتصادی و نوسانات بازار هستند.
پاسخگویی به نیازهای مشتریان
این شرکتها با توجه به نیازهای مشتریان و با استفاده از دادهها و تحلیلها، محصولات و خدمات بهتری ارائه میدهند.
دسترسی ها
مقدمه
بهترین الگو برای استخدام و نگهداشت نیروی انسانیو کارمندانمان، شرکت های بزرگ و موفقی هستند که برای سرمایه های انسانی خود هر روز در حال برنامه ریزی هستند. شرکت ها متوجه جنگ سخت برای گرفتن سرمایه انسانی شدند و هر روز برنامه ریزی خود را مطابق با نسل های جدید به روز میکنند تا بتوانند بهترین و حرفه ای ترین نیرو ها را استخدام کنند. جذب و استخدام نیروی کاریکی از مهم ترین مراحل در موفقیت شرکت ها به شما می رود.
آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی ارغوان مریدی در این بلاگ قصد دارد در مورد مهم ترین دلیل موفقیت شرکت های بزرگ صحبت کند که مناسب مدیران کسب و کار می باشد. در این راستامی توانید از ارغوان مریدیبهترین مشاوره منابع انسانیدرخواست مشاوره کنید.
نقش کارکنان در موفقیت کسبوکار حیاتی است. کارکنان، مهمترین عامل در رشد، نوآوری و موفقیت شرکتاند. نیروی کار با انگیزه، شرکت را به اوج میرساند، در حالی که بیتفاوتی آنان، تأثیر منفی دارد. فرهنگ سازمانی خوب، رفتار کارکنان، بهرهوری و نوآوری را شکل میدهد. ارتباط مؤثر، همکاری و روابط مثبت با مشتری را تسهیل میکند. انگیزه، کارکنان را به سفیران واقعی شرکت تبدیل میکند. رهبری با ارتباط مؤثر، کارکنان را با مأموریت و چشمانداز شرکت همراه میکند. کارکنان، با دانش خود، میتوانند به سفیران برند تبدیل شوند. سرمایهگذاری در رفاه، انگیزه و آموزش کارکنان، پتانسیل آنها را شکوفا میکند. ایجاد فرهنگ مثبت، ارتباط مؤثر، انگیزه، وفاداری و شناخت کارکنان به عنوان افراد تأثیرگذار، راه بهرهبرداری از قدرت آنان برای موفقیت است.
می خواهم اصل موضوع را همین اول کار بدون هیچ حاشیه ای عرض کنم، برای جذب نیروی مناسب و حرفه ای باید خود را به جای کارمندان بگذارید، با قرار دادن خود به جای آنها کاملا متوجه کم و کسری سازمان خود خواهید شد. کارمندی که شغل فروشندگی ، گرافیست یا برنامه نویس دارد در چه صورتی حاضر است به سازمان شما اضافه شود؟ درست است که الان حقوق و مزایا تاثیر زیادی بر انتخاب افراد دارد، اما در مرحله استخدام کارجوها انتخاب های زیادی دارند. بنابراین باید مزیت رقابتی خود را نسبت به شرکت های رقیب و سازمان های مختلف بیرون آورید.
من ، متقاضی کار چرا باید خوشحال باشم که با شما همکاری کنم؟ دقیقا ما این کار را در تبلیغات انجام می دهیم، تبلیغ می کنیم تا مشتریان بیشتری را جذب کنیم، و برای این جذابیت ، مزیت رقابتی ایجاد میکنیم، پس برای کارمندان داخلی هم باید جذابیت ایجاد کنیم. ما به عنوان یک مدیر همراه با سازمانمان باید برای کارجو ها جذاب باشیم. نکات استخدام کارمند جدید را هنگام استخدام نیرو در نظر بگیرید تا بهترین نیروها را جذب سازمان خود نمایید.
یک مثال خوب از یک سازمان موفق برای شما بزنم، شرکت نتفیلیکسبر این اعتقاد است که موفقیت سازمان بستگی به موفقیت افراد سازمان دارد و با آن رابطه مستقیم دارد. بنابراین به این موضوع اصرار دارند که حتما ادمهای حرفه ای را جذب سازمان کنند، در واقع افرادی که عالی هستند نه افرادی که خوب هستند. ترجیح این شرکت بر آن است که تعداد افراد عالی و نخبه بالایی حضور داشته باشند تا تعداد ادمهای متوسط بسیار زیادی در سازمان بمانند،
اشتباه اکثر سازمان ها در جذب نیروی انسانی
اشتباهی که اکثر سازمان ها می کنند، حضور آدم های ارزان و متوسطی است که حقوق پایین می گیرند. مدیران فکر می کنند که آدم های بیشتری با حقوق پایین داشته باشند به نفع آنهاست. اما موضوع جالب این است که مدیران میدانند که این افراد کار زیادی نمی توانند انجام دهند و برای جبران این موضوع ، باز هم کارمندان متوسط و ضعیف دیگری را به سیستم اضافه می کنند. به عبارتی ما افرادی را داریم که میدانیم در واحد خودشان حتی خوب هم نیستند و نقطه ضعف های زیادی دارند، اما به فکر جذب شخص جدید و حرفه ای نیستیم، شخصی را متوسط به سیستم اضافه می کنیم تا ضعف های آن شخص را پوشش دهد و دلمان به حقوق کم کارمندان خوش است اما در عمل سازمان هزینه بیشتری را پرداخت میکند.
1-نکته مهم قانون ۸۰،۲۰ می باشد که مدیران در نظر نمی گیرند، به جای آنکه ۱۰ کارمند متوسط داشته باشید ، ۵ کارمند عالی داشته باش و در زمان خود هم صرفه جویی کنید.
استخدام مناسب و حرفه ای میتواند به شما خیلی کمک کند، گاهی مدیران این سوال را میپرسند که نیروی خوب کجاست، نیست، چطور پیدایش کنم و در جواب میگویم خودت به عنوان نیروی خوب کجا کار میکنی؟ میگوید جایی که حقوق و مزایای بهتری داشته باشد. آفرین دقیقا، نیروی حرفه ای به دنبال مزایای بهتر است و از همه مهمتر دنبال سازمان و مدیر حرفه ای است. شما برای جذب افراد حرفه ای باید خودتان را به نمایش بگذارید تا افراد راحتر شما را پیدا کنند.
2- نکته مهم دیگر که شرکت های بزرگ از ان استفاده میکنند این است که فرهنگ سازمانی حرفه ای کار تیمی را به جای فرهنگ خانواده بودن گسترش می دهند. در خانواده همیشه رودروایستی وجود دارد و ما نمی توانیم افراد را اخراج کنیم اما در سازمان کار حرفه ای مهم است و تا زمانیکه هم مسیر باشیم در کنار هم قرار میگیریم در غیر اینصورت نیروی کار از سیستم حذف می شود که بهتر است این کار با اجرای مصاحبه خروجانجام شود تا به ارتقا و رفع مشکل سازمان در نگهداشت نیروی کار کمک کند، اما خانواده پیوند عاطفی است که افراد را کنار هم نگه می دارد.
چگونه میتوانم این راهکارها را در سازمان خود پیاده کنم؟
3- نکته ی سوم آموزش مستمر، آموزشی که در سازمان قطع نشود. امکان دارد خیلی از شما مدیران ،اموزش های زیادی برای پرسنل گذاشتید اما احتمالا مستمر نبوده است، پس وقتی اموزش استمرار نداشته باشد، جوابی که باید را نخواهید گرفت پس برنامه مدون آموزشی را برای هر شغل باید داشته باشید تا بتوانید افراد عالی که استخدام کردید را به روز نگه دارید و بهره وری و خلاقیت را در آنها افزایش دهید. در این راستا مطالعه ی بلاگ
برای اینکه در مسیر حرفه ای باشید، اول باید استخدام حرفه ای و مناسب انجام دهید و دوم انکه افراد را با آموزش به روز نگه دارید تا سازمان شما پیوسته در حال رشد و پیشرفت و خلاقیت باشد.
چرا شرکتهای بزرگ قادر به موفقیتهای پایدارتر هستند و چگونه میتوانند این موفقیتها را حفظ کنند؟
شرکتهای بزرگ معمولاً با استفاده از منابع گستردهتر، فرآیندهای استاندارد و تخصصهای مدیریتی قوی توانایی دارند به طور مؤثرتر به تغییرات بازار پاسخ دهند. آنها به دلیل داشتن ساختارهای سازمانی منسجم و استراتژیهای طولانیمدت، قادر به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و بهرهبرداری از اقتصاد مقیاس هستند که موجب افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها میشود. حفظ این موفقیتها نیازمند انطباق مداوم با تحولات بازار، انعطافپذیری در فرآیندهای داخلی و توجه به نیازهای مشتریان است.
چرا شرکتهای کوچکتر به چالشهای بیشتری در مقایسه با شرکتهای بزرگ برخورد میکنند؟
شرکتهای کوچکتر معمولاً با محدودیتهایی در منابع مالی، نیروی انسانی و زیرساختها مواجه هستند که باعث میشود قادر به سرمایهگذاری به اندازه شرکتهای بزرگ در تحقیق و توسعه یا ایجاد ساختارهای پیچیده نباشند. علاوه بر این، آنها معمولاً قدرت کمتری در مذاکره با تأمینکنندگان و مشتریان دارند و این امر ممکن است مانع از دسترسی به فرصتهای رشد مشابه با شرکتهای بزرگ شود. همچنین، آنها به دلیل محدودیت در تنوع محصول یا بازار، بیشتر در معرض تغییرات و نوسانات اقتصادی قرار دارند.
این دو سوال و پاسخ به آنها میتوانند توضیحدهنده برخی از دلایل موفقیت شرکتهای بزرگ و چالشهای موجود برای شرکتهای کوچکتر باشند.
عالي
سلام ممنونم.