دلایل بی انگیزگی کارکنان که باعث ترک سازمان می شود، چیست؟ بی انگیزگی کارمندان رابطهی مستقیمی با میزان بهرهوری آنها دارد. شما به عنوان یک مدیر، مسئولیت مشخصی در قبال انگیزه و رفاه کارمندان خود دارید. برای اینکه یک تیم به بهترین شکل ممکن عمل کند، همهی اعضا باید کاملاً درگیر و متعهد باشند. به همان میزان که در استخدام فرد شایسته دقت میکنیم و ابعاد شخصیتیاش را برای پوزیشن شغلی مورد نظر بررسی میکنیم، مهم است که بدانیم تعامل واقعی و درک اینکه واقعاً چه چیزی انگیزه یک فرد را برمیانگیزد برای افراد مختلف ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد. بسیار مهم است که واقعاً به نیازهای کارمندان خود گوش دهید و به آنها پاسخ دهید تا از سطح بالایی از تعامل در سراسر شرکت خود اطمینان حاصل کنید. تشخیص زود هنگام علائم هشدار دهندهی بی انگیزگی و رسیدگی سریع به آنها، میتواند به تشویق کارمندان و حفظ استعدادهای آنها کمک کند. اگر میترسید دچار بی انگیزگی کارکنان شوید، دلایلی که آکادمی تخصصی مدیریت منابع انسانی ارغوان مریدی در این بلاگ بررسی کرده را مدنظر قرار دهید تا اگر آنها را در سازمان خود مشاهده کردید سعی در برطرف نمودن آن نمائید. همچنین می توانید برای رفع بی انگیزگی کارکنان وداشتن یک سازمان شاد با پرسنلی وفادار از مشاوره منابع انسانی آکادمی استفاده نمائبد.
دلایل بی انگیزگی کارکنان
دلیل اول بی انگیزگی کارکنان؛ عدم تقدم در حرفه
عدم تقدم در حرفه میتواند یکی از اصلیترین دلایل بیانگیزگی کارکنان باشد. وقتی فرد احساس میکند که مسیر پیشرفت حرفهای برایش محدود یا حتی مسدود شده است، میتواند تاثیر عمیقی بر روحیه و انگیزهاش بگذارد. تصور کنید هر روز به محل کار خود میروید و با تمام توان و تلاش خود وظایفتان را انجام میدهید، اما پس از مدتی متوجه میشوید که هیچگونه فرصت پیشرفت یا ارتقا در موقعیت شغلی خود ندارید. این احساس که کارهایتان نادیده گرفته میشود و شما هرگز نمیتوانید به مراتب بالاتری دست یابید، باعث کاهش انرژی و انگیزه میشود.
بسیاری از افراد به دنبال پیشرفت و توسعه حرفهای هستند. آنها میخواهند مهارتهای جدید یاد بگیرند، مسئولیتهای بیشتری بر عهده بگیرند و در نهایت به مقامات بالاتری در سازمان دست یابند. وقتی این فرصتها فراهم نشود، احساس رکود و یکنواختی جایگزین اشتیاق و انگیزه میشود. علاوه بر این، عدم تقدم میتواند به احساس نارضایتی و ناعدالتی منجر شود.
با گدراندن دوره آموزشی نکات طلایی وفادارسازی پرسنل یکی از دوره های اموزش منابع انسانی کاربردی است که به سما در وفادار سازی پرسنل و ایجاد انگیزه کارکنان کمک بسیاری می کند.
کارکنان ممکن است احساس کنند که تلاشهایشان نادیده گرفته میشود و سازمان ارزشی برای رشد و توسعه حرفهای آنان قائل نیست. این میتواند باعث کاهش تعامل و همکاری بین کارکنان و مدیریت شود و در نتیجه بهرهوری کلی سازمان کاهش یابد. برای جلوگیری از این مسئله، مدیران باید برنامههای توسعه حرفهای و آموزشی برای کارکنان خود فراهم کنند.
ارائه فرصتهای ارتقا، آموزشهای مداوم و شناخت و تقدیر از تلاشهای کارکنان میتواند به افزایش انگیزه و رضایت شغلی منجر شود. ایجاد یک محیط کاری که در آن کارکنان احساس کنند که میتوانند رشد و پیشرفت کنند، نه تنها به نفع کارکنان بلکه به نفع کل سازمان است.
2- دلیل دوم بی اتگیرگی کارکنان؛ عدم اعتماد به تصمیمات مدیریت
عدم اعتماد به تصمیمات مدیریت یکی از دلایل اصلی بیانگیزگی کارکنان است. وقتی کارکنان احساس میکنند که تصمیمات مدیریتی با منافع و نیازهای آنان سازگار نیست یا بر اساس اطلاعات ناقص و نادرست اتخاذ شده، انگیزهشان برای ادامه کار کاهش مییابد. این عدم اعتماد میتواند به دلایل مختلفی از جمله نبود شفافیت در فرآیند تصمیمگیری، ارتباطات ناکارآمد و نبود مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها بوجود آید.
یکی از پیامدهای اصلی عدم اعتماد به تصمیمات مدیریت، کاهش تعامل و همکاری بین کارکنان و مدیران است. وقتی کارکنان اعتماد خود را به مدیریت از دست میدهند، احتمالاً کمتر تمایل دارند که در پروژهها و فعالیتهای سازمانی شرکت کنند و پیشنهادات و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند. این وضعیت میتواند به کاهش بهرهوری و کیفیت کار منجر شود.
دوره آموزشی مدیریت حرفه ای پرسنل از دسته آموزش منابع انسانی رایگان در این راستا نکات مفیدی را ارائه داده است.
علاوه بر این، عدم اعتماد به مدیریت میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی شغلی و بیثباتی در بین کارکنان شود. کارمندانی که احساس میکنند تصمیمات مدیریتی بیثبات و ناپایدار است، ممکن است به دنبال فرصتهای شغلی جدید و مطمئنتر باشند. این موضوع میتواند به ترک نیروهای با تجربه و کاهش توانمندی سازمان منجر شود.
برای پیشگیری از این وضعیت، مدیران باید شفافیت را در فرآیندهای تصمیمگیری افزایش دهند و به کارکنان این احساس را بدهند که نظرات و پیشنهادات آنها شنیده و مورد توجه قرار میگیرد. ایجاد ارتباطات موثر و باز، تشویق به مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها و ارائه توضیحات کامل و شفاف در مورد دلایل تصمیمات میتواند به افزایش اعتماد و انگیزه کارکنان کمک کند. ایجاد فضایی که در آن کارکنان احساس کنند که به آنها اعتماد میشود و تصمیمات مدیریتی با دقت و بر اساس اطلاعات کامل اتخاذ میشود، میتواند به حفظ انگیزه و افزایش رضایت شغلی آنان کمک کند.
3- دلیل سوم بی انگیزگی کارکنان؛ بار کاری ناپسند
بار کاری ناپسند یکی از دلایل عمده بیانگیزگی کارکنان در محیط کار است. وقتی حجم کار بیش از حد یا نامتناسب با تواناییها و مهارتهای فرد باشد، استرس و فشار روانی افزایش یافته و انگیزه کاهش مییابد. بار کاری ناپسند میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله تخصیص ناعادلانه وظایف، کمبود منابع، یا انتظارات غیرواقعی از عملکرد کارکنان. یکی از پیامدهای بار کاری ناپسند، فرسودگی شغلی است. کارکنانی که به طور مداوم تحت فشار کاری زیادی قرار دارند، بیشتر دچار فرسودگی میشوند که میتواند به مشکلات جسمانی و روانی جدی منجر شود.
این فرسودگی نه تنها بهرهوری فرد را کاهش میدهد، بلکه میتواند به ترک شغل و افزایش نرخ گردش کارکنان نیز منجر شود. علاوه بر این، بار کاری ناپسند میتواند روابط بین فردی در محیط کار را تحت تأثیر قرار دهد. کارکنانی که احساس میکنند بار کاری غیرمنصفانهای بر دوش دارند، ممکن است از همکاران و مدیران خود دلخور شده و ارتباطات کاریشان تحت تأثیر قرار گیرد. این مسئله میتواند به کاهش همکاری و تعاملات مثبت در تیمهای کاری منجر شود.
برای پیشگیری از این مشکل، مدیران باید به تخصیص منصفانه وظایف و منابع توجه کنند و بار کاری را به گونهای مدیریت کنند که با تواناییها و مهارتهای کارکنان سازگار باشد. ارتباطات باز و مؤثر با کارکنان و شنیدن نگرانیها و پیشنهادات آنها میتواند به شناسایی و حل مشکلات مربوط به بار کاری ناپسند کمک کند. همچنین، ایجاد برنامههای حمایتی و توسعهای برای کارکنان، میتواند به افزایش انگیزه و رضایت شغلی آنها کمک کند.
4- دلیل چهارم بی انگیزگی کارکنان؛ محیط کار ناپسند
محیط کار ناپسند میتواند یکی از عوامل اصلی بیانگیزگی کارکنان باشد. وقتی فضایی که افراد در آن کار میکنند، مناسب نباشد، انگیزه و کارایی آنها به شدت کاهش مییابد. محیط کار ناپسند میتواند شامل عوامل فیزیکی و روانی باشد که هر کدام به نحوی بر روی سلامت جسمی و روانی کارمندان تاثیر میگذارد. از جمله عوامل فیزیکی میتوان به شرایط نامناسب نور، دمای محیط، سروصدا، و تجهیزات ناکافی یا نامناسب اشاره کرد. کار کردن در فضایی با نور ضعیف یا دمای نامناسب میتواند باعث خستگی و ناراحتی کارمندان شود. همچنین، سروصداهای مداوم و آزاردهنده یا تجهیزات کاری غیرکاربردی و نامناسب میتواند به کاهش تمرکز و بهرهوری منجر شود.
از سوی دیگر، عوامل روانی مانند فرهنگ سازمانی منفی، روابط ناکارآمد با همکاران و مدیران، و نبود حمایت و تقدیر از تلاشها نیز میتواند به نارضایتی و بیانگیزگی کارکنان بیانجامد. وقتی کارکنان احساس میکنند که تلاشهایشان نادیده گرفته میشود یا با تبعیض و ناعدالتی مواجه میشوند، انگیزه و اشتیاق آنها به کار به شدت کاهش مییابد. برای بهبود محیط کار و افزایش انگیزه کارکنان، مدیران باید به شناسایی و رفع مشکلات موجود بپردازند. ایجاد یک فضای کاری مناسب از نظر فیزیکی و روانی، افزایش شفافیت و ارتباطات مؤثر، و تقدیر از تلاشهای کارکنان میتواند به بهبود شرایط و افزایش انگیزه و بهرهوری منجر شود.
5 -دلیل پنجم بی انگیزگی کارکنان؛ عدم تقدیر و قدردانی از دستاوردها و تلاش ها
عدم تقدیر از تلاشها و دستاوردهای کارکنان میتواند یکی از دلایل اصلی بیانگیزگی و نارضایتی آنها باشد. وقتی کارکنان احساس میکنند که تلاشهایشان نادیده گرفته میشود و هیچ نوع تشویق و تقدیری دریافت نمیکنند، انگیزه و اشتیاق آنها به مرور زمان کاهش مییابد.
تقدیر و تشویق، یکی از ابزارهای اصلی مدیریت منابع انسانی برای حفظ و افزایش انگیزه کارکنان است. این اقدام، باعث احساس ارزشمندی و اهمیت در کارمندان میشود و به آنها نشان میدهد که تلاشها و دستاوردهایشان توسط مدیریت و همکاران مورد توجه قرار گرفته است. تقدیر نه تنها باید به صورت مالی (مانند پاداش و افزایش حقوق)، بلکه به صورت غیرمالی نیز صورت گیرد.
مثلا تحسین و تشویق در جلسات عمومی، اعطای گواهینامهها و جوایز، و یا حتی یک تشکر ساده و صمیمانه میتواند تاثیر عمیقی بر انگیزه و روحیه کارکنان داشته باشد. یکی از پیامدهای عدم تقدیر، کاهش رضایت شغلی و افزایش نرخ ترک شغل است. کارکنانی که احساس میکنند تلاشهایشان بیارزش است، به دنبال فرصتهای شغلی بهتر و محیطهای کاری میگردند که در آنها ارزش و اهمیت بیشتری به کارکنان داده میشود. این مسئله میتواند به افزایش هزینههای استخدام و آموزش نیروهای جدید برای سازمان منجر شود.
برای جلوگیری از این مشکل، مدیران باید به ایجاد فرهنگ تقدیر و تشویق در سازمان توجه کنند. ارائه بازخورد مثبت و منظم، شناخت و تقدیر از دستاوردهای کارکنان در جلسات عمومی، و ایجاد سیستمهای پاداش و تشویق مناسب میتواند به افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان کمک کند. در نهایت، ایجاد محیطی که در آن تلاشها و دستاوردهای هر فرد به طور منظم مورد تقدیر قرار گیرد، به نفع کارکنان و سازمان خواهد بود.
6- دلیل ششم بی انگیزگیی کارکنان؛ مشکلات خارج از کار
مشکلات خارج از محیط کار یکی از عوامل اصلی بیانگیزگی کارکنان در محل کار است. این مشکلات میتواند شامل مواردی مانند بیماریهای خانوادگی، مسائل مالی، تعارضات خانوادگی، و مشکلات سلامتی باشد. هر یک از این موارد میتواند فشار روانی و استرس زیادی بر فرد وارد کند و تأثیرات منفی بر عملکرد و انگیزه او در محیط کار داشته باشد. برای مثال، بیماری یکی از اعضای خانواده یا مشکلات مالی میتواند نگرانیها و استرسهای زیادی برای فرد ایجاد کند. این نگرانیها میتواند تمرکز و توجه فرد را در محیط کار کاهش داده و موجب شود که او نتواند وظایف و مسئولیتهای خود را بهدرستی انجام دهد. تعارضات خانوادگی نیز میتواند به احساس ناامنی و نارضایتی در فرد منجر شود که این امر تأثیر مستقیم بر انگیزه و اشتیاق او در کار دارد.
مشکلات خارج از کار همچنین میتواند به سلامت جسمی و روانی فرد آسیب برساند. استرسها و فشارهای روانی مداوم میتواند باعث بروز مشکلات جسمی مانند خستگی، بیخوابی و اختلالات گوارشی شود. از سوی دیگر، این مشکلات میتواند به افسردگی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس منجر شود که همه این عوامل تأثیر منفی بر انگیزه و کارایی فرد دارند. برای کاهش تأثیرات منفی مشکلات خارج از کار بر انگیزه کارکنان، مدیران و سازمانها باید به نیازها و مشکلات شخصی کارکنان توجه کنند. ایجاد محیطی حمایتگر و ارائه برنامههای مشاوره و پشتیبانی روانی میتواند به کارکنان کمک کند تا با مشکلات خود بهتر مواجه شوند و انگیزه و بهرهوری خود را حفظ کنند.
7-دلیل هفتم بی انگیزگی کارکنان؛ عدم امنیت شغلی
عدم امنیت شغلی یکی از عوامل کلیدی بیانگیزگی کارکنان است. وقتی کارکنان احساس میکنند که شغلشان در معرض خطر است و آینده شغلیشان نامطمئن است، این نگرانی میتواند به شدت انگیزه و بهرهوری آنها را کاهش دهد. این نوع بیثباتی شغلی میتواند ناشی از عواملی مانند تغییرات سازمانی، کاهش نیرو، عملکرد ضعیف شرکت یا حتی نبود قراردادهای دائمی باشد. کارکنانی که احساس امنیت شغلی ندارند، ممکن است به طور مداوم نگرانیهایی درباره از دست دادن شغلشان داشته باشند. این نگرانیها میتواند به افزایش استرس، اضطراب و کاهش تمرکز منجر شود. در نتیجه، کارکنان ممکن است نتوانند به بهترین شکل ممکن وظایف خود را انجام دهند و به دنبال فرصتهای شغلی دیگر بگردند. این موضوع میتواند باعث ترک شغل و افزایش نرخ گردش کارکنان در سازمان شود.
نبود امنیت شغلی میتواند به کاهش تعامل و ارتباط مثبت بین کارکنان و مدیران منجر شود. کارکنانی که نگران آینده شغلی خود هستند، ممکن است تمایلی به بیان نظرات و پیشنهادات خود نداشته باشند و در نتیجه، روحیه کار تیمی و نوآوری در سازمان کاهش یابد. برای کاهش این نگرانیها، سازمانها باید به ایجاد محیطی پایدار و حمایتگر برای کارکنان خود توجه کنند. ارائه قراردادهای دائمی، شفافیت در ارتباطات و تصمیمات سازمانی، و ارائه پشتیبانیهای لازم در مواقع بحرانی میتواند به افزایش احساس امنیت شغلی کارکنان کمک کند. همچنین، ایجاد برنامههای توسعه حرفهای و فرصتهای رشد و پیشرفت در سازمان میتواند به افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان منجر شود.
8- دلیل هشتم بی انگیزگی کارکنان؛ نبود فرصتهای توسعه و پیشرفت
نبود فرصتهای توسعه و پیشرفت یکی از عوامل اصلی بیانگیزگی و نارضایتی کارکنان در محیط کار است. افراد به طور طبیعی تمایل دارند که در حرفهی خود رشد کنند و مهارتهای جدیدی بیاموزند. وقتی یک سازمان فرصتهای لازم برای آموزش، توسعه و ارتقای کارکنان را فراهم نمیکند، کارکنان احساس میکنند که در یک موقعیت ثابت و بیحرکت گرفتار شدهاند. این حس رکود و یکنواختی میتواند به شدت انگیزه و اشتیاق آنان را کاهش دهد. یکی از پیامدهای نبود فرصتهای توسعه، کاهش بهرهوری و کارایی است. کارکنانی که نمیبینند چگونه میتوانند در سازمان پیشرفت کنند، احتمالاً انرژی و زمان کمتری را برای بهبود عملکرد و افزایش مهارتهای خود صرف میکنند. این عدم انگیزه به مرور زمان میتواند به کاهش کیفیت کار و بهرهوری کلی سازمان منجر شود.
علاوه بر این، نبود فرصتهای توسعه میتواند به ترک شغل و افزایش نرخ گردش کارکنان منجر شود. وقتی کارکنان احساس میکنند که در سازمان فعلی نمیتوانند به اهداف حرفهای خود برسند، به دنبال فرصتهای شغلی جدید در سازمانهای دیگر خواهند بود که فرصتهای بیشتری برای رشد و پیشرفت ارائه میدهند. این موضوع میتواند به افزایش هزینههای استخدام و آموزش نیروهای جدید برای سازمان منجر شود.
برای جلوگیری از این مشکل، سازمانها باید به ارائه برنامههای آموزشی و توسعهای توجه ویژهای داشته باشند. ایجاد دورههای آموزشی منظم، فرصتهای ارتقا و پروژههای چالشبرانگیز میتواند به افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان کمک کند. همچنین، مدیران باید به شناسایی و پشتیبانی از استعدادهای کارکنان بپردازند و مسیرهای پیشرفت واضح و قابل دستیابی برای آنان فراهم کنند. ایجاد فرهنگی که در آن توسعه و پیشرفت حرفهای تشویق و حمایت شود، نه تنها به نفع کارکنان، بلکه به نفع سازمان نیز خواهد بود. این امر به بهبود روحیه و انگیزه کارکنان، افزایش بهرهوری و کاهش نرخ ترک شغل منجر میشود و سازمان را در مسیر رشد و پیشرفت قرار میدهد.
9- دلیل نهم بی انگیزگی کارکنان، وجود تعارضات در داخل سازمان
تعارضات در داخل سازمان یکی از عوامل مهم بیانگیزگی کارکنان است. این تعارضات میتوانند ناشی از اختلافات در دیدگاهها، سبکهای کاری متفاوت، سوءتفاهمها و یا حتی رقابتهای ناسالم باشند. وقتی تعارضات بدون مدیریت صحیح باقی میمانند، میتوانند به افزایش تنشها و نارضایتیها در محیط کاری منجر شوند.
تعارضات معمولاً باعث کاهش تعاملات مثبت و همکاری بین کارکنان میشوند. وقتی افراد احساس میکنند که به جای حمایت و همکاری، با مقاومت و مخالفت مواجه هستند، انگیزهشان برای تلاش و پیشرفت کاهش مییابد. این مسئله میتواند به ایجاد فضایی منفی و سمی در سازمان منجر شود که در آن افراد بیشتر به دنبال دفاع از خود و مقابله با دیگران هستند تا همکاری و دستیابی به اهداف مشترک.
یکی از پیامدهای اصلی تعارضات در سازمان، کاهش بهرهوری و کارایی است. وقتی انرژی و زمان زیادی برای مقابله با تعارضات و حل مشکلات مربوط به آنها صرف میشود، فرصتهای پیشرفت و بهرهوری کاهش مییابند. علاوه بر این، تعارضات مداوم میتوانند به فرسودگی شغلی و افزایش استرس کارکنان منجر شوند که این نیز تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی آنان دارد.
برای جلوگیری از تأثیرات منفی تعارضات، مدیران باید به شناسایی و مدیریت فعالانه این تعارضات بپردازند. ایجاد فرهنگ سازمانی که در آن اختلافات بهطور سازنده مدیریت میشوند و ارتقاء مهارتهای ارتباطی و مذاکره در کارکنان میتواند به کاهش تعارضات و افزایش همکاری و تعاملات مثبت کمک کند. همچنین، فراهم کردن فرصتهای بیشتر برای گفتگو و تبادل نظرات و تشویق به همکاری و همافزایی میتواند به بهبود روابط کاری و افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان منجر شود.
10- دلیل دهم بی انگیزگی کارکنان؛ مدیریت ناکارآمد
مدیر ناکارآمد یکی از اصلیترین دلایل بیانگیزگی و نارضایتی کارکنان در محیط کار است. عملکرد مدیر نقش تعیینکنندهای در روحیه و بهرهوری کارکنان دارد و اگر مدیری ناکارآمد باشد، میتواند به طور جدی بر عملکرد و رضایت شغلی تیمش تاثیر منفی بگذارد.
مدیران ناکارآمد معمولاً در ارتباطات ضعیف هستند و نمیتوانند به درستی اهداف و انتظارات سازمان را به کارکنان منتقل کنند. این باعث میشود کارکنان ندانند چه انتظاری از آنها میرود و احساس کنند که تلاشهایشان بیهدف است. ارتباطات ضعیف همچنین میتواند به سوءتفاهمها و تعارضات بیشتر منجر شود، که این هم باعث افزایش استرس و کاهش انگیزه کارکنان میشود. یکی دیگر از مشکلات مدیران ناکارآمد، عدم توانایی در تصمیمگیری مناسب و به موقع است. چنین مدیرانی ممکن است تصمیمات اشتباه بگیرند یا در تصمیمگیری تاخیر داشته باشند، که این میتواند به عدم پیشرفت پروژهها و تأخیر در دستیابی به اهداف منجر شود. این وضعیت باعث میشود کارکنان احساس کنند که تلاشهایشان به هدر میرود و هیچ نتیجهای ندارد.
نبود حمایت و پشتیبانی مناسب نیز یکی از ویژگیهای مدیران ناکارآمد است. کارکنان نیاز به تشویق و تقدیر دارند تا انگیزهشان حفظ شود، اما مدیران ناکارآمد معمولاً در ارائه بازخورد مثبت و تشویقهای مناسب ناکام هستند. این باعث میشود کارکنان احساس کنند که تلاشهایشان نادیده گرفته میشود و ارزشگذاری نمیشود.
برای جلوگیری از تاثیرات منفی مدیریت ناکارآمد، سازمانها باید به انتخاب و آموزش مدیران با دقت بیشتری بپردازند. ارائه آموزشهای مدیریتی، افزایش مهارتهای ارتباطی و تصمیمگیری، و ایجاد سیستمهای پشتیبانی و بازخورد میتواند به بهبود عملکرد مدیران و افزایش انگیزه و رضایت کارکنان کمک کند. در نهایت، یک مدیریت قوی و کارآمد میتواند به ایجاد محیطی مثبت و پویا منجر شود که در آن کارکنان با انگیزه و تعهد بیشتری به کار خود ادامه دهند.
نشانههای بیانگیزگی کارکنان چیست؟
بیانگیزگی کارکنان میتواند به طرق مختلف خود را نشان دهد. برخی از نشانههای متداول شامل:
- کاهش بهرهوری: کاهش در کیفیت و کمیت کارهای انجامشده.
- افزایش غیبت و تأخیر: کارمندانی که بیانگیزه هستند، معمولاً بیشتر غیبت میکنند و دیرتر به محل کار میرسند.
- کاهش تعامل و همکاری: کاهش در تمایل به همکاری با همکاران و مشارکت در پروژهها.
- بیتفاوتی نسبت به اهداف سازمانی: بیانگیزگی میتواند باعث شود که کارکنان نسبت به اهداف و ارزشهای سازمان بیتفاوت باشند.
- افزایش اشتباهات و خطاها: عدم دقت و افزایش تعداد اشتباهات در کارها.
- افت روحیه و انرژی: کاهش انرژی و روحیه در انجام وظایف روزمره.
- شکایت و نارضایتی مداوم: بیان مکرر نارضایتیها و شکایات نسبت به شرایط کاری.
- کاهش ابتکار و خلاقیت: کاهش در ارائه ایدههای جدید و خلاقیت.
- جستجوی فرصتهای شغلی جدید: کارمندانی که بیانگیزه هستند، بیشتر به دنبال فرصتهای شغلی دیگر میگردند.
- عدم مشارکت در جلسات و فعالیتهای تیمی: کاهش حضور و مشارکت در جلسات و فعالیتهای گروهی.
شناسایی این نشانهها و تلاش برای رفع عوامل بیانگیزگی میتواند به بهبود شرایط و افزایش انگیزه کارکنان کمک کند.
نتیجهی بیانگیزگی کارکنان
بیانگیزگی کارکنان میتواند به ترک سازمان منجر شود، زیرا وقتی فرد انگیزه خود را از دست میدهد، رضایت و تعهد او نسبت به شغل کاهش مییابد. این وضعیت باعث میشود کارکنان به دنبال فرصتهای شغلی جدید و محیطهای کاری بهتر بگردند. در نهایت، ترک نیروهای با تجربه و ماهر میتواند به کاهش بهرهوری سازمان و افزایش هزینههای استخدام و آموزش نیروهای جدید منجر شود.