وظایف مدیریت منابع انسانی چیست؟

4. مدیریت عملکرد

مدیریت عملکرد یکی از وظایف اساسی مدیریت منابع انسانی است. مدیریت عملکرد، محیطی را ایجاد می‌کند که در آن کارکنان مرتبا تشویق می‌شوند تا بهترین تلاش خود را به نمایش بگذارند و کارها را با کیفیت بالا انجام دهند. مدیریت عملکرد در تمام طول سال یک سیستم و پل ارتباطی بین مدیران و کارکنان ایجاد می‌کند که برای رسیدن به اهداف استراتژیک سازمانی ضروری است. از طرفی عملکرد موثر و تلاش کارکنان برای مطابقت با اهداف تعیین شده را بسیار ساده می‌کند. مدیریت عملکرد فرآیندی مستمر و سیستماتیک برای تضمین دستیابی مدیران به اهداف تجاری سازمانی است. نقش مدیریت عملکرد در مدیریت منابع انسانی در محیط کسب و کار فعلی بسیار زیاد و حیاتی است.

5. یادگیری و توسعه

کارکنان متعهد کارمندان موثرتری هستند. درست است که در مدیریت منابع انسانی، اهمیت نیروی کاری به چالش کشیده می‌شود، اما همواره همیشه از آن‌ها حمایت می‌شود. بیشتر کارمندان خصوصا کارمندان نسل جدید، در ازای تعهدی که به کار دارند، خواهان فرصت‌هایی برای پیشرفت و احساس شایستگی و ارزشمندی بیشتری در سازمان هستند. بخشی از وظایف مدیریت منابع انسانی فراهم کردن فرصت‌های یادگیری برای کارکنان است. این موضوع ممکن است شامل برنامه‌های برای بازپرداخت شهریه آموزش‌ها، گزینه‌های آموزشی در حین کار، برگزاری کنفرانس‌ها، کنوانسیون‌ها یا برنامه‌های آموزشی دیگر باشد. گذشته از یادگیری فردی، مدیریت منابع انسانی وظیفه دارد توسعه و یادگیری کارکنان را همواره در کارهای تیمی و در ارتباط با دیگر همکاران نیز تقویت کند.

6. شناخت درست پرسنل و درنظر گرفتن پاداش

پاداش به رسمیت شناختن نقش اساسی کارکنان در رشد و بهبود بهره‌وری سازمانی‌ست. ایجاد یک فرهنگ سازمانی پر جنب و جوش و پویا یکی از  وظایف مدیریت منابع انسانی است. فعالیت‌های تقویت‌کننده روحیه کارکنان فقط در ناهارهای تیمی یا گردهمایی‌های بعد از کار انجام نمی‌شود. این فعالیت‌ها معمولا به دلیل رویه شرکت، که شامل ماموریت‌ها، چشم انداز و توجه به ارزش‌های اصلی آن است، رخ می‌دهد. وقتی کارمندان هزاران فرصت سودآور دارند کهبه راحتی می‌توانند سازمان شما را ترک کنند، نمی‌توان قدرت شناخت کارکنان را دست کم گرفت. چه کسی می‌خواهد از جذب و حفظ بهترین استعدادها در کسب‌وکار خود اجتناب کند؟ پس چرا به رویکردهای جدید برای تقویت انگیزه کارکنان و تشویق آنها برای رسیدن به اهداف خود توجه نکنید؟

اثربخشی منابع انسانی به هر حال با اثربخشی بهره‌وری کلی سازمان ارتباط مستقیم دارد. این جمله یک واقعیت است که: اگر روزیشان را بهتر کنید، کسب و کار شما را بهبود خواهند بخشید. برنامه‌های شناخت کارمندان و دادن پاداش متناسب با روحیه آنان نه تنها روشی عالی برای رفتار با آن‌هاست، بلکه می‌تواند ابزاری قدرتمند برای ایجاد و به ارمغان آوردن موفقیت‌های بزرگ برای کسب و کار شما باشد. رفتار خوب با کارکنان و حفظ روابط خوب با آنها نه تنها در حال حاضر باعث ایجاد رشد در کسب و کار شما می‌شود، بلکه به عنوان یک استراتژی موثر در آینده نیز عمل خواهد کرد.

7. مدیریت حقوق و مزایا

منظور از حقوق و مزایا، حقوق و دستمزد و هر گونه مزیت پولی دیگری است که توسط یک شرکت به کارکنان در ازای خدمات آن‌ها ارائه می‌شود. این امر یکی دیگر از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی‌ست. مهمترین فاکتورهای موثر در مدیریت منابع انسانی، حقوق و مزایا هستند زیرا به حفظ انگیزه نیروی کار بسیار کمک می‌کنند. با ارائه مزایا بر اساس عملکرد، کارکنان را تشویق می‌شوند تا در بالاترین سطح خود عمل کنند و اصطلاحا صد درصد خود را در کار بگذارند و بهترین خود باشند. ممکن است به این فکر کنید که مزایا برای کارمندان یکسان به نظر می‌رسد اما در نظر داشته باشید پاداشی که از طرف کارفرما به کارمندان در ازای عملکردشان داده می‌شود است که تفاوت های اساسی ایجاد می‌کند. پولی که یک کارمند در ازای کاری که برای یک شرکت انجام می‌دهد دریافت می‌کند، حقوق و دستمزد نامیده می‌شود با این حال موارد دیگری مانند غذای رایگان، مرخصی نامحدود با حقوق، بیمه درمانی، پاداش‌های نقدی و غیر نقدی و غیره برای نیروی کار مزایا محسوب می‌شوند. مزایا بیشتر به پاداش غیرنقدی اشاره دارد که به کارمندان به عنوان قدردانی از کارشان داده می‌شود.

مزایای کارمندان حتی می‌تواند شامل مواردی مثل برنامه کاری منعطف، توانایی کار از خانه یا همان دورکاری، دسترسی به عضویت در باشگاه، وعده‌های غذایی رایگان، و غیره باشند که اتفاقا محبوبیت زیادی هم در میان کارکنان دارند. مزایا برای جذب کارکنان با استعداد به شرکت بسیار مهم است، حتی اگر این مزایا مستقیماً به یک کارمند پرداخت نشوند.

فرض کنید به یک کارمند دو شغل پیشنهاد می‌شود که حقوق و دستمزد برای هر دو پیشنهاد برابر است، اما اولی بسته‌ی مزایای بهتری نسبت به دومی دارد. در این سناریو، کارمند احتمالاً اولین پیشنهاد شغلی را می‌پذیرد.